سینماپرس: جبار آذین منتقد و مدرس سینمای کشور همزمان با اکران ۲ فیلم سینمایی «خانم یایا» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی و «گرگ بازی» به کارگردانی عباس نظام دوست گفت: «خانم یایا» اثری بی سر و ته که اساساً ارتباطی با فیلم و سینما ندارد و «گرگ بازی» اثری تجربه گرا و کم مایه است و هیچ یک از این فیلم ها در اندازه و قواره سینما نیستند.
این مدرس سینمای کشور در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: مجموعه آثار سینمایی عبدالرضا کاهانی نشان می دهد که سینماگر بدون استعدادی نیست ولی آشفتگی ها و نبود مسیر منسجم و هدفمند فیلمسازی و همچنین مضامین متنوع و سطحی آثارش و باری به هر جهت بودن ساختار فیلم هایش، در کنار بازی های کودکانه تبلیغی و رسانه ای نمایانگر سردرگمی، راه گم کردگی و بازی گوشی این کارگردان است.
وی با بیان اینکه فیلمک جدید او «خانم یایا» یک سرهم بندی بد به نام فیلم است اظهار داشت: این فیلمک به دلیل ضعف های فاحش ساختار هنری و سینمایی، مضامین ناپخته وسطحی، فیلمنامه غیراستاندارد و نامنسجم، کارچرخانی به جای کارگردانی، بازی های زیر متوسط و شلختگی و مسخرگی، نه فقط ربطی به چار چوب، مختصات و مولفه های یک اثر سینمایی استاندارد ندارد، بلکه به رغم تبلیغات کاذب و ظواهر اغواگر و لوده فیلم، هیچ گونه ارتباطی هم با فیلم و سینما و گونه کمدی ندارد.
آذین خاطرنشان کرد: ساخت آثار طنز و کمدی، دانش و تخصص و تبحر کمدی سازی می خواهد و باید متن و فیلمنامه فیلم کمدی، کمدی و شخصیت ها طناز و بازیگران نقش ها کمدین باشند. یک اثرکمدی با کاراکتر ها، موضوع ها، صحنه ها، بازی ها، موقعیت ها، مناسبات کاراکترها، نوع و محتوای دیالوگ ها و کمدی سازی کارگردان، کمدی بودن خود را بیان می کند. این ها عوامل و عناصر اساسی یک فیلم سینمایی و یک اثرکمدی اند که جایشان در فیلم بد کاهانی خالی است. «خانم یایا» نه فقط طنز و کمدی که اساساً فیلم و سینما هم نیست و هیچ حرفی در هیچ زمینه ای برای گفتن ندارد!
وی سپس به نقد فیلم «گرگ بازی» که پیش از این با انتقادات جدی از سوی بسیاری از منتقدان سینما روبرو شده بود پرداخت و گفت: مضمون و محتوای نخستین ساخته سینمایی عباس نظام دوست، شباهتی سطحی با بازی مشهور ایرانی «گرگ و گله» دارد ولی از آن بیشتر به بازی مرسوم در میان اعضای مافیا شبیه است. در واقع مصالح و ملزومات داستان هیجان انگیز این فیلم وامدار بازی تلخ و سیاه مافیایی است با این همه «گرگ بازی» با آنکه در فرم و محتوا به سوژه و داستان گرگ بازی ایرانی وفادار نیست و نسخه ای از مشابه غربی آن است و تنها درسطح وظاهر قصه، ایرانی است ولی رویکرد انسان شناختی دارد.
آذین ادامه داد: همین ویژگی موضوعی به این اثر تا حدی امتیاز بخشیده است چراکه کاراکترهای فیلم درحین بازی فقط در محدوده بازی محصور نمانده و در جریان رخدادهای فیلم افزون بر آشکار کردن نقش گرگ ها، گرگ های کمین کرده در پس تپه های جهل، حسادت و کینه خود برای قربانی کردن گوسفندان سادگی و صداقت وسلامت انسانی را هم برملامی کنند. جدا از مضامین قابل بحث فیلم، گرگ بازی باگزینش قالب آثار معمایی جنایی برای روایت داستان خود، در پرداخت سینمایی مولفه های این ژانر سینمایی و پرداخت جذاب و باورپذیر داستان فیلم چندان موفق نیست.
وی در پایان این گفتگو متذکر شد: علت این اشکال به ساختار نامنسجم فیلمنامه که نوشته مشترک ۴ نویسنده است و کم مایگی و کم تجربگی فیلمساز در شکل دهی ساختار دراماتیک فیلم فیلمنامه بازمی گردد. این فیلم که از فیلم ها و داستان های خارجی هالیوودی و فرانسوی متأثر است به علت سطحی نگری در داستان سازی، پردازش شخصیت ها و استانداردسازی هنری و سینمایی و داشتن رویدادهای اضافه که نقشی در قوام و پیشبرد قصه فیلم ندارند، ازجمله ماجراهای شک مینا به نامزدش مهران و دستگیری و بعد آزادی کاوه، درکنار آثار تجربه گرا و متوسط سینمایی می ایستد.
نظرات